به جای مقدمه: هیأت، محفلی برای گرامیداشت و تکریم مقام و شأن ائمه معصوم(علیهم السلام) است و عامه مردم به آن توجه دارند. هیأتها در طول تاریخ شیعه، همواره محل برپاداشتن امر اهلبیت(علیهم السلام) بوده و غالب آنها ظلمستیز بودند و در مسیر مبارزه با ظلم و کفر در خط مقدم حضور داشتهاند. نمونه بارز این امر را در پیروزی انقلاب اسلامی دیدهایم که هیأتهای عزاداری محل اصلی روشنگری و ارائه پیامهای انقلاب اسلامی به مردم بود. پس از انقلاب نیز هیأتها همواره در مسیر اصیل انقلاب، گام برداشتهاند. به دلیل همین تأثیرگذاری ویژه و مهم است که دشمنان همواره برای چنین محفلی طرح و برنامه دارند و به دنبال آن هستند تا هیأت را از کارکرد اصلی خود خلع کنند. حجتالاسلام جواد محرابی که سالهاست در حوزه فرق و ادیان و شناسایی جریانهای انحرافی فعالیت میکند در گفتار پیشرو به معرفی دو جریان مهم انحرافی که هیأتهای مذهبی و انقلابی را نشانه رفتهاند، پرداخته است. او در این فرصت، جریان شیرازیها و انجمن حجتیه را معرفی و برنامههایشان را تشریح میکند. تلاش اصلی این جریانها دور کردن هیأتهای مذهبی از هیأت تراز انقلاب اسلامی است. به خواست خدا در «فانوس»های آتی، به بررسی دقیقترِ نفوذ جریانهای انحرافی به هیأتها خواهیم پرداخت.
هیأتی برای اختلاف و کشتار اگر انقلاب اسلامی و حرکتهای انقلابی را نگاه کنید یکی از راههای ترویج انقلاب اسلامی، مساجد و یکی هیآت مذهبی است. اصلاً حرکت امام (ره) از محرم آغاز شد و هیآت مذهبی در انقلاب اسلامی نقش میدانداری حرکتهای اجتماعی و رساندن پیام انقلاب را بر عهده داشتند. حتی مبارزات خیابانی سالهای آخر انقلاب هم بر عهده هیأتها بود. بعد از انقلاب اسلامی هم هیآت همین وظایف را داشتند و در جنگ نقش بسیار مؤثری ایفا کردند. امروز هم هیآت ما به عنوان شبکه مدیریت جامعه ایمانی و انقلابی به انقلاب و اسلام ادای دین میکنند اما همان قدر که نقش هیآت مهم است، دشمن هم برایش برنامهریزی کرده و میکند.
امان از تحجر متأسفانه آفتها و آسیبهایی در این مسیر وجود دارد که بخشی از آن پیدا و بخشی هم پنهان است. جریانهایی در حال برنامهریزی و شبکهسازی هستند و اگر دقت نکنیم این فرصت انقلاب اسلامی را به تهدید برای انقلاب و اسلام تبدیل خواهند کرد. جریان تحجر از جریانات خطرناکی است که امروز تلاش میکند در کشور ما به هر نحوی خودش را گسترش دهد. جریانی که یکی از بسترهای رشد خود را هیآت مذهبی ما قرار داده و تلاش میکند از طریق این هیآت به اهداف خودش برسد؛ یعنی در مقابل اسلام انقلابی به ترویج اسلام آمریکایی و اسلام تفرقهافکن میپردازد.
شاید بتوان گفت به موازات تکفیریها، این طرف تکفیری شیعه داریم؛ یعنی جریان غیرمعقولی که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، وارد فضایی شده که قطعاً به نفع دشمنان ماست. شبکههای ماهوارهای و امپراتوری اینترنتی قوی و مراکز آموزشی وسیع در کشورهای مختلف اسلامی، حمایتهای مادی و توزیع پولهای کلان بین گروهها و افراد مختلف و حتی هیآت مذهبی، تولید و توزیع اقسام کلیپها، شعارها و کتابها بخشی از عملکرد این جریان است.
مرجعیت مورد حمایت انگلیس مهمترین شاخة این جریان، شاخة مشهور به شیرازیها است. جریانی که امروز سردمداران آن افردای هستند که ادعای مرجعیت دارند. سید صادق و سید مجتبی شیرازی و داماد سید مجتبی، یاسرالحبیب. فعالیتهای این جریان، عمدتاً حول محور افزایش تعصبات مذهبی و درگیری بین شیعه و سنی و ترویج ناسیونالیسم در بین کشورهای اسلامی انجام میگیرد. آنها به ویژه به ترویج اسلام عربی در مقابل اسلام فارسی، مبارزة مستقیم با انقلاب اسلامی و ترویج قمهزنی و مسائلی از این دست تأکید دارند. هزینههای فراوان و پولهای کلان و حمایتهای استکباری زیادی از آنها صورت میگیرد. شبکههای ماهوارهای که این جریان به راه انداخته، مانند شبکه کربلا، شبکه الانوار، شبکه امام حسین(علیه السلام)، شبکه اهلبیت که توسط یک طلبة افغانی به نام اللهیاری اداره میشود و شبکههای دیگر به زبانهای فارسی، عربی، اردو، انگلیسی و ترکی از جمله فعالیتهای رسانهای آنهاست. راهاندازی چندین روزنامه در کشورهای اسلامی مثل کویت، عراق، بحرین و راهاندازی هزاران سایت و وبلاگ اینترنتی و چندین مرکز اسلامی در عراق، افغانستان، آمریکا، جنوب آسیا و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا از دیگر فعالیتهای آنهاست. اخیراً هم سرمایهگذاری عجیبی روی کشورهای آفریقایی را آغاز کردهاند. برای نمونه یاسرالحبیب در شبکه فدک، جریان اهانتآمیز عجیبی را علیه عایشه همسر پیامبر به راه انداخت که در جهان اسلام به ضرر ما تمام شد و هنوز هم گروههای تکفیری با همین فیلمها و سخنرانیها دارند برای مبارزه در سوریه عضوگیری میکنند. این فرد دو سال قبل کمک مالی کلانی از وزارت امور خارجه انگلستان دریافت کرد. درحالیکه کشورهای اروپایی شبکههای بینالمللی ما را میبندند و شبکه المنار حزبالله در بسیاری از ماهوارهها توقیف شده و اجازة پخش ندارد، شبکههای اینها با بهترین خدمات دارد توسط کشورهای اروپایی و آمریکایی حمایت میشود. این فعالیتهای رسانهای تنفر و درگیری را بین مسلمانان گسترش میدهد. هر کجا انقلاب اسلامی پیام خودش را به آنجا برده و هر کجا شیعیانی با تفکر انقلاب اسلامی دارند حرکت میکنند، اینها پایشان آنجا باز میشود و شروع به فعالیت میکنند. نکتة مهم دفاتر آنها در انگلستان است که عمدتاً به طور رسمی مورد حمایت کشورهای مختلفاند.
جشنی برای کشتار ماهاتیر محمد نخستوزیر سابق مالزی در دوره حکومتش زمانی که به ایران آمد، از ما میخواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقة ضاله بهائیت به آنها کمک کنیم. چون منشأ بهائیت ایران بود و بهائیها یکی از پاتوقهای اصلیشان را مالزی قرار داده بودند و آنجا نیرو گرفته بودند؛ اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیتهای جریان شیرازیها در مالزی و مبارزة رسمی با خلفا، دعوای شیعه و سنی را چنان دامن زدند که به شعارنویسیهای خیابانی انجامید و این باعث شد، ماهاتیر محمد که تا دیروز از ما دفاع میکرد، چند روز قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار داد و خواستار مبارزه با شیعیان شد.در نهم ربیعالاول امسال آنها در سراسر کشورهای اسلامی، برنامههای مشترک گذاشتند و کارناوال شادی راه انداختند. در خیلی از کشورهای اسلامی این اتفاق را رقم زدند. در هفته وحدت شبکههای ماهواره آنها جنگ تمامعیار میان شیعه و سنی راه انداختند و علیه بحث وحدت بسیار سخن گفتند.
همراه با تکفیریها ما باید برای دفاع از اهلبیت(علیهم السلام) نیروهایمان را بسیج کنیم و در هیأتها با این افکار مقابله کنیم. با وجود اینکه این همه ادعای شیعهدوستی و دفاع از اهلبیت(علیهم السلام) میکنند اما در ماجرای سوریه خودشان را کنار کشیدند. حتی زمانی که دیدند دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) است هیچ عکسالعملی نشان ندادند. در شبکههای ماهوارهای آنها اصلاً مسئله سوریه گفته نمیشود. آنها تعداد زیادی مدرسه آموزشی در کشورهای اسلامی راه انداختند تا بچهها را از اول به صورت افرادی متعصب بار آورند که اینها عامل اختلاف شیعه و سنی بشوند آن هم در شرایطی که جهان اسلام نیاز به وحدت جدی دارد. در شرایطی که بیداری اسلامی به نفع انقلاب اسلامی و به نفع تشیع رغم میخورد. در شرایطی که با مدیریت بیداری اسلامی میشود رژیم صهیونیستی را از بین برد، متأسفانه آنها جنگی را دامن زدند که خروجیهایش در پاکستان و افغانستان و لبنان و عراق و بسیاری از کشورها به راحتی دیده میشود. مهمترین جریانی که بعد از جریان تکفیریها علیه سید حسن نصرالله در لبنان فعالیت میکند، این جریان است. هر دورهای طلبهای را آنجا پیدا میکنند و میخواهند یک شبهحزبالله بسازند. پولهای کلان هم میدهند.
از حوزه علمیه به هیأت در ایران این جریان، مدتی در حوزة علمیه سرمایهگذاری کرد اما موفقیت چندانی به دست نیاورد. بعد که از حوزه ناامید شدند، سراغ هیآت مذهبی رفتند. سال گذشته در سراسر کشور برنامهریزی کرده و به هیآتی نیز کمک مالی کردند. خیلی وقتها این کمکها آشکار نیست و از طریق عوامل و آدمهایی که دارند، صورت میگیرد. گاهی وقتها از یک طلبه یا یک مداح کمک میگیرند. جلسهای را سال گذشته بعضی از عوامل این جریان در قم گذاشتند و عدهای از شعرا را دعوت کردند. به یکی از شعرا صلههای سنگین دادند تا در مضامینی که آنها دوست دارند، شعر بگوید. آنها میخواهند فضای فکری ما را به آن سمت ببرند.
با این حربه که به مسئول هیأتها تأکید میکنند هیأت را سیاسی نکنید، وارد میشوند. خیلی روی مسائل سیاسی و انقلاب و رهبری مانور ندهید، چون مردم فرار میکنند. بگذارید همه بیایند پای خیمة اهلبیت جمع شوند. بعد هم اشاره میکنند که اگر مشکلی هم دارید برای هیأتتان، ما در خدمتیم. گاهی وقتها بچه هیأتیها برای یک میلیون و دو میلیون تومان حاضرند از همه جا کمک مالی بگیرند اما دقت نمیکنند زیر پرچم چه کسانی میروند.
گاهی وقتها یک شعار ممکن است ظاهرش خیلی خوب باشد گاهی یک پرچم شاید ظاهر مناسبی داشته باشد اما پشت آن هدف دیگری پنهان است. گاهی وقتها یک پرچم یا شعاری در کشور توزیع میشود و در هیآت مختلف نصب میکنند. گاهی وقتها این امور مقدمة جریانسازی و مقدمة برخی از کارها و مدیریتهاست. اینها نکتههایی است که باید مقداری به آن دقت کنید.
قلاده آمریکایی مسئله بعدی که اینها در یکی دو سال گذشته دنبال کردهاند، مسئله قمهزنی در کشور، خصوصاً در دو استان اصفهان و خراسان رضوی است. سال گذشته اربعین در بینالحرمین، بعضی از این هیآت قلادههایی به گردنشان بسته بودند و صورتها را روی خاک میکشیدند، وضعیتی بود که هر کس رد میشد، ناسزا میگفت. این کارها هم متأسفانه به اسم ایرانیها انجام میشود. اخیراً همین بحث شیعه و سنی و شیعه فارس و عرب را در بین عراقیها دامن میزنند. ما باید در هیأتهایمان اسلام اصیل را پیاده کنیم. شکی نیست که آنها دارند مدلسازی میکنند. آنها تلاش میکنند با اخلاق خوش و مهربانی، مخاطبان را به خود جذب کنند. اکثر هیآت آنها شام میدهند. اکثر هیآت آنها در گروههای جوان و نوجوان کار میکنند و به صورت ویژه جوانان را تحویل میگیرند. به همسایههای اطراف هیأت و فقرا، سرکشی میکنند تا آنها را به سمت خود بکشانند. اینها مدلهای جذب است.
با این دعوایی که این جریان راه انداخته اتفاقات ناگوار زیادی در کشورهای اسلامی رخ داده است. مسجد شیعیان پاکستان چند سال قبل منفجر شد و صدها نفر شهید شدند. انفجار عجیبی در محرم چند سال قبل رخ داد که دو عامل تکفیری داشت، یکی کشته شد و نفر دوم را گرفتند.
این عامل تکفیری را بازجویی کردند و خانهاش را گشتند و سیدی یکی از هیآت ما و یکی از مداحهای ما که در آن به خلفا هر طور دلش میخواسته اهانت کرده، پیدا کردند. عربستان سعودی این مداحیها را به اردو ترجمه کرده و در اختیار گروههای تکفیری قرار میدهد. این دو جوان دلیل انفجار این مسجد را انتقامگیری از این مسئله میدانستند.
خطر حجتیه جریان دوم انحرافی که به خصوص در فضای هیأتها ممکن است ورود داشته باشد، جریان انجمن حجتیه است. انجمن حجتیه سال 1332 توسط آقای حلبی به بهانة مبارزه با بهائیت راه افتاد. در سال 1362 به دستور حضرت امام (ره) تعطیل شد و مدتی این جریان فعالیت رسمی نداشت اگرچه به طور غیررسمی کارهایشان را ادامه میدادند. از دوره دولت اصلاحات که فضا را باز گذاشتند، اینها دوباره فعالیتشان را در کشور آغاز کردند. الان حدود هفت، هشت سال است که محمل و محل رشد انجمن حجتیه راه انداختن هیآت مذهبی و حمایت از آنها شده است. تقریباً شبیه همان مدل شیرازیها است با همان سبک مبارزه با اهل سنت و ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی و مسائلی مثل قمهزنی است.
در حال حاضر در استانهایی که انجمن حجتیه رواج دارد، قمهزنی هم اتفاق میافتد. در تهران چند سال است مجموعه کانونهای آموزشی راه انداختهاند و در پوششهای مختلف کار میکنند. آنجا آدمهایی تربیت میکنند و طلبههایی جذب کردهاند که به هیآت مذهبی وارد شوند و بعضی جاها به بهانة مبارزه با بهائیت، به هیآت وارد میشوند. آنها کمکم بر هیآت مسلط میشوند و مدیریت فکری آنجا را بر عهده میگیرند. مداحان آنها هم سبک خاص و برنامه خاص و اشعار خاص دارند و این افکار را ترویج میدهند و به قول خودشان دارند با انحراف در مداحی و اشعار مبارزه میکنند.
نفوذ لایهای طراحی آنها به این صورت است که یک لایه آموزشی از جوانترها و مطمئنترها دارند که شروع به جذب مخاطبان میکنند. در جلسات آموزشی که با حدیث شروع میشود کار را آغاز میکنند. از ابتدا هم با تابلوی مخالفت با انقلاب اسلامی و انجمن حجتیه ورود نمیکنند بلکه اتفاقاً برخی مطالب انقلابی را هم دستمایه اولین کارهایشان قرار میدهند. در بحث احادیث هم برای تقویت انسان ولایی کار را شروع میکنند. آرام و به مرور زمان و در مسیر حرکت، هیأتی که وارد میشوند، مجموعهای که وارد میشوند و جمعیتی که وارد میشوند را بعد از یکی دو سال از انقلابیگری میاندازند. حرکت این جریانها همیشه مخفیانه و نرم است چون اگر یک حرکت روشن باشد خیلی از مذهبیها متوجه میشوند و مقابله میکنند.
به نام اهلبیت، به کام دشمن هیأتیها باید مقداری مراقبتهایشان را بیشتر کنند و در هیأت، تربیت نیروی انقلابی انجام دهند. هر جا شعارها و دعواهای شیعه و سنی و ترویج قمهزنی و مسائلی از این دست که خیلی وقتها انسان متوجه میشود با حرکتهای انقلاب اسلامی منافات و زاویه دارد، باید شک کرد. ممکن است یک سری افراد با فکرها و نیتهای خاص این کار را بکنند اما یک حرکت مدلسازی شده و مشخص را هم جریان شیرازیها و هم انجمن حجتیه برای مدیریت هیآت کشور دارند. یک مقدار دقت و مطالعه روی آسیبهای این جریانها در هیآت باید صورت گیرد. آنها برای نفوذ به هیآت دارند کار میکنند. گاهی وقتها هیآت مذهبی وابسته به این دو جریان، دست هیآت مذهبی انقلابی را میگیرند و به او کمک میکنند ولی این هیأتها بالعکس این کار را نمیکنند. مثلاً اگر یک هیأت انقلابی تمکن مالی دارد، شاید بتواند به آن هیأت دیگر کمک کند و درصدد هدایت و جذب آنها برآید، اما متأسفانه این اتفاق کمتر رخ میدهد. این جریان تلاش میکند برای اغلب هیأتها محتواسازی کند و مطمئن باشید اینها به مرور زمان خطر میشوند؛ مثلاً برنامهای که دارند تلاش میکنند برای شهادت برخی از ائمه یک هفته تعطیل کنند و یک هفته پیادهروی راه بیندازند و در خیابانها هیأت بگیرند. اینها میخواستند برای شهادت برخی از ائمه مانند امام صادقg و امام باقرg هفته صادقیه و هفته باقریه و حتی دهة محسنیه برپا کنند. در شهادت هر امام میخواستند یک دهه بگیرند. اصلاً این فکر را داشتند جا میانداختند اگر چه اصل تجلیل از ائمة اطهار خوب است اما پشت این برنامهها هدف دیگری نهفته است. باید نگاه کنیم ببینیم مسیری را که امام خمینی رحمتاللهعلیه و حضرت آقا حفظهالله در تجلیل از مقام ائمه اعلام و ارائه کردهاند چه چیزی است و همان را عمل کنیم. هیأتهای انقلاب اسلامی باید مراقب باشند، گاهی وقتها ندانسته وارد پازل این جریانها نشوند. ظاهر کار تکریم اهلبیت(علیهم السلام) است و کسی مخالف نیست ولی باطنش چیز دیگری است و کمکم انقلابیگری را در هیآت زیر سؤال میبرند.