وقتی
یک جوان با اراده خودش، به خاطر عشق و علاقه به امامش و با هدف الگوگیری
از این محافل پا به هیئت می گذارد آیا این بهترین زمان برای هدایت گری او
از طریق یک سخنران یا سردسته یک هیئت کاردان نیست ؟ آیا فرصتی از این بهتر
برای تبلیغ دین پیدا می شود ؟مگر امام نفرمودند “محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است”؟
هیئت چیست؟
قبل از آنکه بخواهیم سر صحبت
را باز کنیم خوب است بدانیم هیئت عزاداری چیست. هیئت عبارت است از گروهی از
افراد متدین، که برای ارتقای سطح معنوی جامعه در مناسبات مختلف در طول سال
فعالیت کرده و سعی در ادای دِینی که از جانب مکتب وحی بر گردن آنهاست
مینمایند و با عزاداری و برگزاری مراسمات معنوی با شکوه، این دِین را از
گردن خود برمیدارند. ولی اینکه آیا امروزه نیز همانند دوران اولیه انقلاب و
حتی قبل از انقلاب هیئت ها چنین هدفی را دنبال میکنند یا نه، جای بحث و
گفتگو دارد .
در سال های نه چندان دور مردم
جامعه برای سردسته هیئات عزاداری امام حسین (ع) حرمت خاصی قائل بوده و به
هیچ وجه کاری که باعث لطمه به حرمت و مقام این پایگاه امن معنوی شود، انجام
نمیدادند. چرا که معتقد بودند خواستگاه هیئت سرشار از عشق و ارادت یک
شیعه است. و در این محافل امن است که بسیاری از جوانان و حتی جاهلان راه
مسقیم را پیدا میکنند و از طریق شنیدن سخنرانی های پر محتوا از سوی افراد
فرهیخته و دانشمند و کارشناس است که نور صراط مستقیم به دل آنان راه پیدا
میکند اما، متأسفانه در یکی دو دهه اخیر هیئت های عزاداری و کلاٌ طرز
عزاداری ها و محافل مربوط به آنها چه در مساجد و حسینیه ها و چه در تکایا
دچار آسیب هایی شده است.
سخنران و موضوعات مورد بحث آن از مؤلفه های تأثیرگزار
از جمله مؤلفه هایی که میتواند تا حد زیادی در روند کیفی هیئت و محافل عزاداری موثر واقع شودعبارتند
از افرادی که به عنوان بزرگان هیئت انتخاب می شوند، سخنرانانی که برای این
هیئت ها انتخاب می شوند و میزان سواد آنها و یا موضوعاتی که برای سخنرانی
در این شبها استفاده میکنند و یا عدم توانایی ایشان در جذب مخاطب حتی اگر
از علم بالایی برخوردار باشند یا حتی متأسفانه در برخی از هیئت ها فقط به
عزاداری و سینه زنی اکتفا کرده و این سنت دیرینه (سخنرانی مذهبی) را به دست
فراموشی سپرده اند! و این در حالی است که اصل عزاداری به این سخنرانی ها و
سخنرانان است و سینه زنی و راه اندازی دسته در مقام بعدی قرار دار دارد و
با کمال تأسف باید گفت، وقتی جوانان ما این مراسمات را ضبط و پخش میکنند
این سخنرانی ها را از آن حذف نموده و تنها مداحی ها و سینه زنی ها و حرکات
نمادین را نقطه توجه خود قرار می دهند! که هرچند خوب است و به گفته آیت
الله مرعشی که می فرمودند سخنرانی که روضه نخواند به درد نمی خورد، ولی این
سبک هم خود جای نگرانی دارد.
جتماً همه ما قبول داریم که
حضور پیدا کردن در این محافل توسط جوانان ما آن هم در این فوران تبلیغاتی
غرب بر علیه چنین محافلی و نیز تهاجمات فرهنگی (که همواره این موضوع را به
جوان تلقین می نمایند که اینها خرافات است و شرکت کنندگان در این محافل عقب
مانده و امل هستند)، امری قابل ستایش از سوی ایشان بوده و بسی جای امید
دارد.
شب های محرم بهترین فرصت برای ارشاد جوانان
وقتی یک جوان با اراده خودش،
به خاطر عشق و علاقه به امامش و با هدف الگوگیری از این محافل پا به هیئت
می گذارد آیا این بهترین زمان برای هدایت گری او از طریق یک سخنران یا
سردسته هیئت نیست ؟ آیا فرصتی از این بهتر برای تبلیغ دین پیدا می شود؟ مگر
امام نفرمودند محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است؟ آیا کسانی
که از این مسئله با بی خیالی رد می شوند و این فرصت ها را غنیمت نمی شمرند
در روز قیامت سربلند خواهند بود؟ و…..
خصوصیات یک سخنران در هیئت :
با اندکی دقت و بررسی می
توان به این موضوع پی برد که اگر جوانان ما، واقعاً از سخنران وسخنرانی
بیزار بودند چرا بر سر سخنرانی خطیبانِ شیرین سخنِ معروفی چون حاج آقایان
انصاریان، فاطمی نیا، صدیقی، طهرانی، نقوی، قرائتی و پناهیان و دکتر رفیعی
و… اینچنین با ذوق و شوق و سراپاگوش مینشینند و یادداشت برداری میکنند!؟
نمی گوییم همه سخنرانان اینگونه باشند یا در همه محافل از این افراد
استفاده شود (که البته امری محال است)، اما می شود طوری با جوان برخورد
داشت و طوری مسائل را به او گوشزد کرد که با کمال میل بپذیرد. یک سخنران
باید آنقدر غنی از اطلاعات باشد که وقتی عده ای از جوانان تقاضای برگزاری
مجلس پرسش و پاسخ دینی در چنین محافلی میکند با آغوش باز از آنها پذیرایی
کرده و شبهاتی که در ذهن آنها پدیدار شده و بی جواب مانده را به خوبی پاسخ
داده و آن ها را مجاب کند.
ارائه مطالب مستند و جلوگیری از ورود خرافه و بدعت در مداحی ها
از طرفی اگر یک سخنران یا مداح
بدون توجه به سند یک روایت یا حدیث باعث رواج خرافاتی که در این زمینه
وارد شده است بشود نه تنها باعث ترویج دین نشده است، بلکه خود عاملی از
عوامل تهاجم فرهنگی بوده و آتش خشم خداوند و ائمه را شعله ور خواهد کرد،
چراکه آنقدر مصائبی که بر سر ائمه اطهار وارد شده درد آور و غمناک هست که
اگر بتواند با فکر و کمی کارشناسانه به شرح آن بپردازد به سادگی میتواند
اشک مخاطب را به راه انداخته و آتش عشق و وفاداری به آنها را بیش از بیش
شعله ور سازد لذا رواج خرافات و داستان های ساختگی برای مرثیه ثرایی
امریست بس سخیف که باید توسط سخنرانان و مداحان مورد بررسی و موشکافی قرار
بگیرد.
سخنی با مسئولان هیئت ها:
اولین صحبت ما درباره خود
ایشان است! باید آداب هیئت داری را بدانند و بزرگ و کوچک هیئت مشخص باشد و
کارها بانظم پیگیری شود و این که وقتی کسی مسئولیت یک هیئت عزاداری را بر
عهده میگیرد اول از همه به تزکیه خود بپردازد، رفتاری که او انجام می دهد
توسط یک جوان و نوجوان که قصد ورود به هیئت را دارد سخت مورد بررسی قرار می
گیرد! یک رئیس هیئت باید خود الگو باشد، پس انجام اعمال خلاف اخلاق از
کلام و گفتار تا رفتار و عمل از سوی یک رئیس هیئت میتواند تاثیر به سزایی
در جذب یا دفع جوان به سوی آن داشته باشد، لذا چقدر خوب است هدف یک مسئول
هیئت به انجام سینه زنی و تدارک شام و این موضوعات نمادین ختم نشده و علت و
اصل ایجاد هیئت مورد توجه او باشد. چرا که اگر نقطه توجه یک هیئت تنها به
این امور هر چند مهم ختم شده و معرفتی به معارف یک جوان اضافه نکند بسی جای
تاسف دارد! یک مسئول هیات باید نهایت تلاشش را برای اصولی چون جذب جوان و
نوجوان به سمت علوم و معارف اسلامی به کار بندد تا یک جوان به خاطر کسب
معرفت و شناخت هر چه بیشتر ائمه پا در رکاب هیئت کند. که انتخاب سخنران
مناسب و مداح عالم به روایاتِ مربوط به نوحه ائمه است که در کنار سینه زنی و
عزادری که رکن اساسی و مهم است، میتواند تاثیر حضور در هیئت را برای مردم
دوچندان کند، و عاقبت به خیری دنیا و آخرت را برای ایشان در پی داشته
باشد.
راهکار چیست؟
صحبت های آقای “ابراهیم
علیپور” از بنیانگذاران هیئت انصارالحسین و کارشناس امور اجتماعی و شورایار
نمونه شهر تهران راه کارهای خوبی به مسئولان می دهد ایشان می گوید:” محرم
صفر زمانی برای فرهنگ سازی و اصلاح اشتباهات است تا جوانان را هدایت کنیم.
در همین هیئت ها باید به این جوانان درس زندگی دهیم. باید حداقل یک شورای
تصمیم گیری متشکل از مسئولان هیئت های مذهبی در سطح هر استان داشته باشیم
که اعضای آن میتوانند از نخبگان و دلسوزان و افرادی که ذهن روشن دارند
تشکیل شود.
یکی از مشکلاتی که من احساس
میکنم وجود دارد، این است که بعضی اشخاص در هیئت ها ذهن بستهای دارند و
متکی به تجربه خود هستند در حالی که باید شرایط امروزی را درک کنند. یکی از
اقداماتی که حکومت اسلامی میتواند انجام دهد، مددگیری از سازمان ملی
جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان امور مساجد، در کارهای هیئت هاست.
در درجه اول باید تعاریف و
چارچوب ها به درستی مشخص شود سپس نیازهای جامعه را در بحث کتب، فناوری و
سایت های مختلف اینترنتی فراهم کنیم و بعد از آن فلسفه تعریفی هیات ها مشخص
باشد. اینکه هیات عزاداری است یا هیئت تلاوت قرآن است. باید سازمانی با
حضور مداحان باسابقه شکل بگیرد چه اشکالی دارد یکی از رشته های دانشگاهی
مداحی باشد و استادان مداحی اساتید آن باشند تا شیوه های مداحی و منابع
مذهبی مورد نیاز مداحان در آن تدریس شود؟ آیا الان آسیب هایی که دارد از
سوی مداحان نابلد به دین وارد می شود مشخص نیست؟ پس نباید به این امور بی
توجه بود و بی ساختار کار کرد”.