هر سال با فرا رسیدن دهه محرم، شور و شوق عاشقان اباعبدالله برای برپایی
مراسم عزاداری امام حسین(ع) از سر گرفته می شود و کسانی که از مال دنیا
بهره ای برده اند علاقه دارند تا آن جا که در توان شان هست، برای این مراسم
هزینه کنند.
افراد خیّری که در اکثر مواقع ترجیح می دهند گمنام باشند و هزینه هایی را که صرف مجلس امام حسین کرده اند، در بوق و کرنا نمی کنند.
اگر بخواهیم بدون تعارف بحث مان را ادامه بدهیم، باید اقرار کرد که به
تازگی برخی از هیئت های مذهبی تا حدودی از رسالت اصلی یک هیئت مذهبی دور
شده و درگیر تب افزایش امکانات هیئت شده اند. امکاناتی که شاید در برخی
موارد حکم چشم و هم چشمی را دارند.
1.عَلَم هیئت تان چند تیغه است؟
تقریبا هیچ آمار دقیقی موجود نیست که ثابت کند «عَلَم» از چه زمانی، با این
شکل و شمایل وارد فرهنگ عزاداری ایام محرم شد. تعبیری که گاه در مورد
فلسفه وجودی «عَلَم» آورده می شود این است که «عَلَم» نشانه «عَلَمی» ست که
علمدار کربلا پیشاپیش لشکر اباعبدالله به احتزار در می آورد.
اما نکته ای که در مورد «عَلَم» به ذهن می رسد این است که آیا نمی شد این
نشان و مراتب ارادت به حضرت ابوالفضل را به روش دیگری به نمایش گذاشت؟
هزینه ساخت «عَلَم» با توجه به تعداد تیغه ها و وزن آن متفاوت است، اما
متوسط قیمت ساخت آن حدود بیست میلیون تومان است و اگر هیئت سفارش دهنده
طالب باشد می توان تعداد تیغه ها و قلم زنی ها و تزئینات آن را تا صد
میلیون تومان هم افزایش داد!
واقعا چنین هزینه های سنگینی برای عرض ارادت به علمدار کربلا لازم است؟! در
حالی که این کار را با هزینه های بسیار کمتری هم می توان انجام داد.
2.طبل باید بترکاند!
دعوای قدیمی «طبل» در هیئت های عزاداری، یکی از آن بحث های قدیمی ست که هیچ
وقت خیال تمام شدن ندارد و ما هم قصد نداریم در مورد بودن یا نبودن طبل در
دسته های عزاداری بحث کنیم.
فارغ از بحث مجاز بودن یا نبودن «طبل»، بحثی که اخیرا در این مورد مطرح می
شود، افراط در اندازه و هیکل آن و طبیعتا صدای متصاعدشده از آن است!
قدیم ها وقتی اسم طبل می آمد، یک نوع طبل بیش تر در ذهن مردم نقش نمی بست؛ همه تقریبا یک اندازه و حتی یک شکل...
اما چند سالی ست که طبل هایی تولید می شوند که به اندازه دو برابر قد من و
شما، ارتفاع دارند. کار این طبل ها به جایی رسیده که یا باید آن را دو نفره
حمل کرد یا این که طبل و طبال هر دو سوار گاری و چرخی شوند و به انجام
وظیفه بپردازند!
واقعا این کار لازم است؟ یعنی اگر اندازه طبل مان کوچک تر باشد، زنجیرزنی
دسته عزاداری مان قبول نیست و ما به اعماق جهنم پرتاب خواهیم شد؟!
طبل هایی که گاه قیمت شان به یک میلیون تومان و بالاتر هم می رسد، واقعا چه
کاری انجام می دهند که طبل های معمولی انجام نمی دهند؟! مگر قرار است صدای
طبل مان همه را فراری بدهد که چنین «ابر طبلی» را اجیر کرده ایم؟!
بحث مربوط به ایجاد صدای ناهنجار و اذیت و آزار مردم هم که همیشه به قوت خودش باقی ست، حتی برای طبل های کوچک تر...
3.یک؛ دو؛ سه...امتحان می کنیم!
فکرش را بکنید... روز عاشورا در هر کوچه و خیابان چندین و چند دسته عزاداری
به سمت محل خاصی در حرکت هستند و هر کدام هم سعی کرده اند سیستم های صوتی
شان را در وضعیت اکو و «ماکسیمم قدرت» قرار بدهند.
حتما بارها دیده اید که چه بلبشویی بپا می شود.
قصدمان از گفتن این جملات خدای ناکرده اهانت به مجلس امام حسین(ع) یا مداحی
هایی که خوانده می شود نیست. بلکه بحث این جاست که تکلیف خلق الله با این
همه صدای خارج شده از بلندگوها با صداهایی volume بالا چیست؟!
چقدر خوب بود اگر هیئت ها و دسته های عزاداری، به جای خرید دستگاه های
چندگانه «آمپلی فایر» و بلندگو و اکو و میکروفون بیسیم و... به یک دستگاه
ساده و بی آلایش و با قیمت پایین تر رضایت می دادند و با این کار، هم خلق
ا... را از تحمل صداهاییچقدر خوب بود اگر هیئت ها و دسته های عزاداری، به
جای خرید دستگاه های چندگانه «آمپلی فایر» و بلندگو و اکو و میکروفون بیسیم
و... به یک دستگاه ساده و بی آلایش و با قیمت پایین تر رضایت می دادند و
با این کار، هم خلق ا... را از تحمل صداهایی در هم گره خورده نجات می دادند
و هم هزینه خرید این دستگاه های پر هزینه را صرف کارهای خدا پسندانه تری
می کردند.
4.لباس فرم و زنجیرت کو؟
چند سالی ست که حرکتی نو میان برخی دسته های عزاداری باب شده؛ تهیه لباس
های سیاه یک دست با آرم و نام هیئت به تعداد زیاد و همچنین خرید صدها زنجیر
مخصوص زنجیرزنی.تا همزمان دو زنجیر با هم بالا رفته و بر روی شانه ها فرود
بیاید.
یک نکته مهم دیگر هم هست که نباید از قلم بیفتد؛ «زنجیرها همه باید یکرنگ و یک شکل باشند»!
یادش بخیر صفا و سادگی دسته های عزاداری سال های دهه شصت و هفتاد...
راه حل هم داریم!
این همه ایراد گرفتیم، اما این طور نیست که فقط بخواهیم ایراد بگیریم. پیشنهاد هم داریم.
اگر برخی از هزینه های هیئت یا مسجد محل، صرف خرید ادوات گران قیمت نشود،
تا پایان محرم و صفر، مبالغ قابل توجهی که از طرف خیرین به مسجد اهدا شده،
حتما مبلغ قابل توجهی خواهد شد.
حالا تصور کنید ده یا بیست میلیون تومان پس انداز شده است. یعنی به جای
ریخت و پاش در خرید ادوات هیئت یا شام دادن های بیش از حد، پول ها برای
کارهای خداپسندانه تری پس انداز شده اند که یقینا هم خدا از آن کارها راضی
تر است و هم صاحب ماه محرم؛ امام حسین(ع).
1.سرت رو بالا بگیر!
فکر می کنید اگر پنجاه میلیون تومان صرف خرید «عَلَم» بشود، خدا راضی ست یا
اگر همان پنجاه میلیون، صرف خرید جهیزیه برای چند خانواده آبرومند و مستحق
شود؟!
حسابش را کرده اید با پنجاه میلیون تومان پول بی زبان، چند سری جهیزیه آبرومند را می توان راست و ریست کرد؟!
لابد شما هم تأیید می کنید که اجر و پاداش این کار، در مقابل خریدن «عَلَم»
و بلند کردن و چرخاندن آن، اگر بیش تر نباشد؛ کمتر هم نیست.
2.صندوق وام های خداپسندانه!
تمام مواردی که در این مطلب آورده شده، فقط پیشنهاد هستند و خدای ناکرده
منظورمان این نیست که به نوع عزاداری شخص یا گروه خاصی، ایراد بگیریم. بلکه
هدف مان این است که فرهنگ جدیدی از ابراز ارادت به اهل بیت(ع) را باب
کنیم.
یکی از راه های عرض ارادت به اهل بیت(ع) می تواند این باشد که وقتی شخصی
قصد دارد مبلغی را نذر امام حسین(ع) کند، آن مبلغ را به قصد رضایت خدا و
امام حسین(ع) تقدیم به صندوق خیریه مسجد محله بکند.
تصور کنید اگر بخشی از خیرین دست به خرج دهه محرم، هزینه هایی که برای این
ایام کنار گذاشته اند را روی هم بگذارند و یک صندوق قرض الحسنه برای مسجد
محل راه اندازی کنند، چه کارها که نمی توان با آن انجام داد.
اعطای وام قرض الحسنه و بدون بهره به خانواده هایی که گرفتاری مالی دارند،
از آن کارهایی ست که بارها در دین مبین اسلام به آن سفارش شده است.
3. ...خیلی کارهای دیگه!
اهدای کمک هزینه تحصیلی، اهدای کمک هزینه ماهیانه برای خانواده های بی
سرپرست، راه اندازی کارگاه های تولیدی کوچک برای درآمدزایی خانواده های کم
درآمد و ...
کارهای بسیار زیادی می توان با هزینه های صرفه جویی شده ایام محرم انجام
داد. کافی ست یک حساب سرانگشتی بکنیم و ببینیم اگر هیئت هر شب به پانصد
ششصد نفر، کباب بدهد بهتر است؛ یا این که شام هیئت فقط برای تاسوعا و
عاشورا باشد و هزینه صرفه جویی شده این کار، به سمت کارهای عام المنفعه تری
سوق داده شود؟!
منبع :ماهنامه فرهنگی اجتماعی دیدار آشنا شماره 134 /
نویسنده: کیوان بالاسرایی